لعنت به روزی که گفتم این اخرین باره که میبینیم همو شوخی شوخی گفتمو جدی جدی شد
دلم برات یه ذره شده
زندگیم به زودی تغییر میکنه شاید بد نشد که جداشدیم چون تا چند وقت دیگ قراره برم تهران خب اونطوری سخت تر میشد اگ قرار باشه جدا از هم باشیم بهتره که کلا باهم نباشیم میدونی که من هنوز همون دختر لجباز و حسودم ...یا کلا یا هیچ من انتخاب کردم ک کلا جایه جفتمون دوست داشت باشم
مامان میگ داری خودتو اذیت میکنی بهتره فراموشش کنی مادره دیگ منم برای اینک به این چیزا فک نکنه گفتم مامان خیلی وقته فراموشش کردم مهم نیس بره گمشه و تو گم شدی ولی تو قلبم ...
کوچه های خیس......
برچسب : نویسنده : jeyrannn بازدید : 224